۱۷مرداد۹۷
امروز خم شدم توی آینه و به دختر رنگ پریده ای ک روبرویم ایستاده بود و داشت رُژلب می زد گفتم؛
"تو یک دختر  هیجده ساله ی ترســـویی"
نوشتن این جمله زیاد راحت نبود اما راستش را بخواهید #من  بیشترِ زندگی ام را صرفِ ترسیدن کرده ام،
ترس اینکه نکند یک موقع بابا بفهمد ک به جای کلاس کنکور با عشقم  می رویم  و لذت می برم از بودنش،
ترس اینکه نکند مامان نمره کم گرفته ام را ببیند.
ترس اینکه نکند خواب هایم واقعی باشند و یک هواپیما ک دارد اوج میگیرد و ما داریم از پایین برایش دست تکان می دهیم یک دفعه سرعتش کم و کمتر شود و سقوط کند روی سَرمان،
اینکه نکند مامان و بابا طوریشان بشود،
سال ها ک گذشت ترس هایم تغییر کردند ..!
ترس از خیابان خلوت و مَرد های موتورسوار،
بالا رفتن سن شناسنامه ام و
وحشت عقب ماندن از بقیه ی آدم ها،
ترس از دست دادن مَردی ک باورش نمیشد دوستش دارم،
ترس از شصت سالگی و تنها ماندن،
ترس از ازدواج کردن،
ترس از مادر نشدن،
ترس از ارتفاع و هزار تا ترس دیگر به لیستِ کابوس هایم اضافه شد ...
حالا اینجا ایستاده ام ..!
بعد ازنمره های بد و لذت بردن درکنار عشقم به جای کلاس های کنکور بی نتیجه،
اینجا ایستاده ام ..!
ودرحال از دست دادن مَردی هستم که من دوستش دارم و او باورنمی کند،
اینجا ایستاده ام ..!
بعد از افتادن از یک ارتفاع بلند و جانِ سالم به در بردن،
اینجا ایستاده ام و هنوز زنده ام ...!!
هنوز موهایم را از پشت می بندم،
و هنوز وسط مجلس عَزا خنده ام میگیرد...
میبینید ترس هایم هنوز من را نکُشته اند،
اما راستش را بخواهید هیچوقت نمی توانم بگویم ک به اندازه ی هیجده ساله های دیگر زندگی کرده ام ..
به خودم یک عُمر جوانی بدهکارم ..
یک عمر بی خیالی مطلق و تکرارِ این جمله توی آینه که تو از همه ی این ترس ها بزرگتری احمق ..
باید سر خودم داد بزنم که می شود بگذاری کمی زندگی کنم ؟!
باید خودم را جمع و جور کنم ..
بروم توی سرمای پاییز توی رودخانه ای جایی فرو بروم توی آب و ترس هایم را پهن کنم تا آب با خودش ببرد ...

می دانید موضوع این است ک باید باور کنم ک قهوه هیچوقت توی شِکر حَل نمی شود...

#ح.م 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 17 مرداد 1397 | 21:4 | نویسنده : ح.م |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.